سرتاج موسیقی

عبدالوهاب مددی، در مصاحبه ای به مجله ژوندون از استاد سرآهنگ در مورد لقب “سرتاج موسیقی” پرسیده و استاد سرآهنگ در آن مورد معلومات داده است:

 

استاد سرآهنگ در مورد سفر اخیر به هند گفت: من بنا به دعوت مقامات عالی موسیقی هند به آن کشور رفتم و تقریباً چهار ماه در کنفرانس‌های علمی موسیقی اشتراک کردم. این کنفرانس‌ها در اله آباد، بنارس، جالندر، دهن و ناکپور دایر شد.

 

گفتم: استاد، چطور شد که شما در میان این همه استادانِ معروف به دریافت لقب سرتاج موسیقی موفق شدید؟

استاد گفت: من موفقیتی را که به دست آوردم مرهون مهربانی‌های پروردگار بزرگ خود استم و در راه کسب این پیروزی دعای پدر و مادر و نظر اولیا را مهم می‌دانم. بعد از آن چیزی که می‌تواند از اسباب پیروزی من در حضور استادان بزرگ موسیقی که هر یک شان در پرورشگاه پهناور موسیقی هند بزرگ شده‌اند  به شمار رود، خواندن موسیقی کلاسیک افغانی بود. من موسیقی کلاسیک هند را نخوانده ­ام.

 

از استاد سرآهنگ خواهش کردم که قدری در مورد سخنانش روشنی بیندازد. استاد از پیاله چای سبز که روی صندلی گذاشته شده بود، جرعه­ ای نوشید و گفت: شاید این نکته که من می‌گویم موسیقی کلاسیک افغانی، موجب تعجب بعضی‌ها شود، اما این یک واقعیت است. موسیقی در زمان بودا در همین بامیان امروزه رونق فراوان داشت. با مهاجرت‌های مردم سرزمین آریانا به سوی هند، موسیقی ما نیز به مرز پهناور هند رفت. بعد از آن که دین مبین اسلام در کشور ما نفوذ کرد و گسترش یافت، موسیقی از رونق افتاد و چون موسیقی جزء مذهب هندوان به شمار می‌رفت، این هنر در آن سرزمین پخش شد و نیرو گرفت. از طرف دیگر، موسیقی که من می‌خوانم، خیال، نام دارد که از اختراعات امیر خسرو بلخی فرزند نامدار سرزمین بلخ است. قبل از این که امیر خسرو، خیال را اختراع کند موسیقی هند محدود می‌شد به نام‌های دوربت، کرناتیک و بجن؛ اما وقتی خیال اختراع شد آن قدر، سه نوع موسیقی هندی را زیر تأثیر قرار داد که به کلی جانشین آن‌ها شد و تا امروز مردم هند از شنیدن آن مسحور و محظوظ می‌شوند. با وجود این که بعد از امیر خسرو انواع دیگر خواندن‌ها توسط استادان ساخته شد اما هیچ نوع آن نتوانست جای خیال را بگیرد. استادان معروف هند نیز همین موسیقی را با شکل‌های مختلف آن می‌خوانند. در حال حاضر موسیقی کلاسیک، موسیقی مشترک افغانستان و هند است و هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را از هم جدا کند و اگر کسی حاضر شود چنین ادعایی بکند و به شرط این که حرف هایش روی دلایل منطقی استوار باشد، من حاضرم لقب سرتاج موسیقی را برای او واگذار شوم.

استاد سرآهنگ گفت: بعضی از تنگ نظران که از واقعیت موضوع و اصالت هنر افغانی بی‌خبر‌ اند  با سخنانی از قبیل موسیقی هند، موسیقی بیگانه، می‌خواهند هنر اصیل ما را برای دیگران ببخشند.

آن‌ها که به زعم خود شان می‌خواهند هنر ما را از هنر دیگران جدا کنند، چون اهل فن نیستند، غافل‌اند  که با این کار شان یک مقدار افتخارات کشور عزیز ما را به دیگران تحویل می‌دهند و در حقیقت برای فرهنگ بیگانه خدمت می‌کنند نه برای هنر اصیل افغانی! به نظر من شعر و هنر هرگز سرحد ندارد و روی همین اصل غیر ممکن است موسیقی دو کشور همسایه را از هم جدا سازیم۱.

 

سنگیت شیرومنی سال ۱۳۴۹ خورشیدی

۱-مصاحبۀ استاد با ژوندون، ۷ حمل ۱۳۵۰ خورشیدی

متنی که میخواهید برای جستجو وارد کرده و دکمه جستجو را فشار دهید. برای لغو دکمه ESC را فشار دهید.

بازگشت به بالا