استاد سرآهنگ هنرمند شناخته شدۀ موسیقی کلاسیک که چندی قبل به دعوت آل اندیا رادیو در فستیوال موسیقی از طرف افغانستان شرکت ورزیده بود، دوباره با پیروزی به وطن بازگشت. برای تبریک گفتن این موفقیت سراغش رفتم. در همان اولین نگاه استاد طوری دیگری به نظرم آمد. استاد ریشش را تراشیده و دیده میشد که برف پیری موهای سیاهش را سپید ساخته است.
گفتم: استاد خسته به نظر میآیید. خندیده و گفت: شاید میخواهی بگویی که پیر شده ام. اما باید بدانی گذشت زمانه هنرمند را از شر پیری به دور میدارد. اگر سخنم را باور نداری، این دو مصرع گویندۀ دل آگاه را بشنو تا گفته ام را خوب دریابی:
مگو که پیر شدی عاشقی نمیزیبد
شـراب کــهنۀ ما نشـــۀ دیــگر دارد
مکثی کرد و من بلافاصله پرسیدم: فستیوال موسیقی رادیو سنگیت سملن چه وقت و در کجا دایر گردید؟
-فستیوال موسیقی رادیو سنگیت در آغاز ماه دلو سال گذشته در دهلی جدید برگزار شد.
-منظور از تدویر فستیوال موسیقی رادیو سنگیت سملن چه بود؟
-منظور از تدویر این فستیوال یک مسابقۀ هنری بود.
-در این فستیوال چهرههای معروف موسیقی هند هم شرکت ورزیده بودند؟
-در فستیوال عدۀ زیادی از استادان موسیقی هند مثل امیر خان، نثار حسین خان، بیم سنجوشی، کمار گندرا، جاشن راج و برخی دیگر از آنها شرکت کرده بودند.
-آیا در فستیوال موسیقی رادیو سنگیت سملن بدون افغانستان، هنرمندان دیگر ممالک هم دعوت شده بودند؟
-از افغانستان، در فستیوال موسیقی دهلی جدید تنها من دعوت شده بودم، اما از دیگر ممالک هیچ هنرمندی در آن جا نبود.
-از نگاه موسیقی در این فستیوال چه نوع موسیقی بیشتر مورد توجه بود؟
-در اجندای فستیوال تنها موسیقی کلاسیک پیشبینی شده بود.
-در فستیوال موسیقی رادیو سنگیت سملن، رقابت هنری چگونه صورت گرفت؟
-در این هنر نمایی، تمام اسرار و رموز موسیقی مورد دقت قرار گرفت. صحنۀ هنر نمایی که مالامال از رقابتهای هنری بود از نظر خوبی یا بدی در رادیو و جراید مورد نقد و انتقاد قرار گرفت.
-در این فستیوال هنری چه کسانی بیشتر موفق بودند؟
-در میدان رقابت هنری، همه گان همسان با استعداد خویش مورد توجه علاقه مندان قرار میگرفتند، لیکن امیر خان یکه تاز صحنه بود.
-به نظر شما رمز موفقیت استاد امیر خان در فستیوال موسیقی رادیو سنگیت سملن، از لحاظ هنر موسیقی بسته به چه عواملی بود؟
-رمز موفقیت هنرمند، در چنین رقابتهای هنری در حقیقت بسته به انکشاف و پیشرفت هنر موسیقی کشور، آرامش خاطر هنرمند، استفادۀ مطلوب از وقت، تقدیر از هنرمند و مداومت در کار هنریش میباشد.
یعنی اگر هنر قدر شود، هنرمند دایم به مشق و تمرین بپردازد و خاطری آرام داشته باشد، دیگر مشکلی برایش نمیماند.
-لطفاً از آهنگ هایی که در فستیوال موسیقی رادیو سنگیت سملن، سروده اید نام ببرید؟
-هر روز صبح، یک ساعت و چهل دقیقه، میا کی تودی، که مخترع آن تان سین است و بیست دقیقه تهمری بهرویین، میخواندم. موفقیتی که از شنواندن این آهنگها نصیبم شد از طریق ریاست موسیقی آل اندیا رادیو رسماً به افغانستان خبر داده شده است و من خوشحالم که نام عزیز افغانستان در هند پرآوازه شده است.
-امسال در فستیوال موسیقی رادیو سنگیت سملن، چه نام تازه ای کمایی کردید؟
-چند سال پیش در یک فستیوال موسیقی هند نام سرتاج موسیقی را کمایی کردم، اما در این فستیوال جایزه و نام مورد بحث نبود. به همین جهت به کدام لقب تازه نایل نگردیدم.
-این گونه القاب در موسیقی چه امتیازی دارد؟
-امتیاز لقب در موسیقی، معرف شخصیت هنری هنرمند به حساب میآید.
-وضع فعلی موسیقی افغانستان به نظر شما چگونه است؟
-وضع فعلی هنر موسیقی افغانستان از نگاه علمی، چون گذشته هاست؛ زیرا سابق موسیقی اساسی و علمی رواج نیافته بود و حال نیز کسی آن را تعقیب و دنبال نمیکند. برای این که هیچ کسی موسیقی علمی را نمیداند تا به دیگران بیاموزاند. همینسان آرزومندانی هم سراغ شده نمیتوانند که این هنر را به صورت درست و اساسی بیاموزند.
موسیقی فعلی، برای طبع تنوع پسند برخی از شنونده گان در خور اندیشه است. سازها، آوازها، و طرز هایی که در این اواخر به وسیلۀ دوستداران موسیقی آماتور تهیه و ترتیب میگردد، نیز برای چهار پنج دقیقه قابل هضم است و در اندک فرصتی در گوشها جذب میشود. از این رو تغییر و تحول آن هم بیشتر محسوس میباشد. با وجود این که در گذشتههای دور کلاسیک چندان رواج نداشت و هنر دوستان علاقه مند طرز غزل بودند، سرودههای ادبی، تصوفی، اندرزی و حکمتی در دلهای شنونده گان جا میگرفت و تأثیر میبخشید و محافل هنر موسیقی دور از حرکات اخلالگران و موسیقی ناشناسان، رونق بس ارزنده ای داشت. لیکن امروز، کمیت این هنر مورد بحث است نه کیفیت آن. زیرا نه سُری در تال دیده میشود و نه کیفیتی در آهنگ؛ و هماهنگی سُر و تال، به کلی فراموش گردیده است. با آن هم جای خوشی است که با استفاده از وقت چاشنیهای بیست، سی دقیقه ای به آهنگهای چار پنج دقیقه ای جا خالی کرد و عوضِ غزلیات و اشعار سعدی، حافظ، صایب و سلیم، گلدانۀ انار، شاکوکو جان، داد و بیداد، و سَیل میلۀ گلغُندی، گوشها را مینوازد.
شاید قضاوت بنده، ناپسند بنماید ولی پروگرامهای رادیو نمایانگر این واقعیت است که آهنگهای محلی و آوازهای کلیوالی، موسیقی علمی را زیر تسلط دراورده است. باید متذکر شد که در این قسمت شعب نشرانی رادیو مقصر نیست، بلکه تقصیر از آن عده هنرمندانی است که طی سی چهل سال خود را فریب دادند و هنر را بازیچۀ خویش ساختند. زیرا اینها در صدها مجلس و محفل عروسی، بیش از پنج شش طرز کهنه و پیش پاافتاده را نمیخوانند که از رادیو هم شنیده میشود. این عده هنرمندان عزیز از بس در کار هنری کم مایه اند، حتا طی یک سال نیز موفق به ساختن دو طرز نو شده نمیتوانند. اما به قدری دعوای هنری میکنند که گوش فلک از آواز شان کر میشود. در حالی که هنر شان تنها از وضع نامطلوب روز آرایش یافته و در محافل عروسی شهرتی نصیب شان میگردد و بس!
-انکشاف سلیم موسیقی علمی کشور به عقیدۀ شما بسته به چه عواملی است؟
-به عقیدۀ من، انکشاف موسیقی علمی مربوط به انتخاب شاگردان باذوق موسیقی است. باید کسانی برای فراگرفتن موسیقی انتخاب گردند که سن شان کم باشد تا رموز کار این هنر را دریابند و ذهن کاوشگر شان، لحظه ای هم آنها را آرام نگذارد. بدین ترتیب موسیقی شکل مطلوب تری به خود خواهد گرفت و هنرمندان ارزنده تقدیم جامعه خواهد گردید. لیکن فکر نمیشود که شاگردان کلان سن و کم ذوق، موفق به انکشاف این هنر شوند. زیرا من به تجربه دریافته ام که این گونه شاگردان در اندکترین زمانی از رادیو و کورسهای شخصی خودم دلسردانه موسیقی را در همان نقطۀ آغاز گذاشتهاند و رفته اند.
خلاصه، انکشاف سلیم موسیقی بسته به علاقۀ شاگردان، موجودیت کورسهای مجهز هنری، استادان چیز فهم و متخصص، و تقدیر از خدمات هنرمند نظر به لیاقت و درجۀ علمی او میباشد. آمریت موسیقی وزارت اطلاعات و کلتور در این اواخر دست به چنین کوششی زده است. امیدوارم که آنها بتوانند بالاتر از عمل به وسیلۀ نوت و دروس کتبی نیز برای شاگردان خدمت کنند و اگر لازم بدانند که این کار شان از رادیو و مجلات به نشر برسد برای علاقه مندان موسیقی خیلی مفید خواهد بود.
-شما با آمریت موسیقی همکاری میکنید؟
-این ریاست از من هم دعوت کرده بود تا برای شاگردان کورس موسیقی درس بدهم. لیکن تا کنون جواب مثبت نداده ام و علتش اینست که در انتخاب شاگردان کورس، ذوق و استعداد را از نگاه سن در نظر نگرفته اند، البته وقتی که مشکل حل شد، برای خدمتگذاری حاضرم. در گذشته من شاگردان زیادی تقدیم جامعه کرده ام که چهرههای شناخته شدۀ موسیقی وطن به حساب میروند. از جمله محمد کبیر، فقیر حسن، لطیف جان، سلیم کندهاری، شریف پرونتا را میتوان نام برد. البته در آینده هم خدماتی که در خور یک فرد وطندوست باشد، انجام خواهم داد.
رسالۀ قانون طرب را که قبلاً تألیف نموده ام، در حقیقت رهنمای موسیقی است و ممکن به نشر برسد. آن گاه ادعای خدمتگذاریم را هموطنان هنر دوست، خوبتر تایید خواهند کرد و آرزو دارم که مشعل تابندۀ موسیقی را به اسلوب خیلی اساسی پسر هنرمندم الطاف حسین، به اثر تشویق من روشن نگه دارد.
استاد سرآهنگ میگوید:
خلاف عقیدۀ برخی بدگویان، هر وقتی که گرداننده گان دستگاههای هنری خواسته باشند، من برای پرورش استعداد نوخاسته گان وظیفه ام را انجام میدهم[۱].
[۱] ژوندون، ۱۹ جوزای ۱۳۵۲ خورشیدی، استاد سرآهنگ، نام پرآوازۀ افغانستان در هند؛ مصاحبه از ک.م. ادبیار